همسفران لژیون پانزدهم (امواج نور )در روز پنجشنبه 98/11/24با استادی کمک راهنمای محترم خانم زهرا و دبیری خانم یگانه و حضور اعضاءبا دستور جلسه سی دی ساختن قالب از کتاب 60 درجه راس ساعت مقرر آغاز بکار نمودند .
در سی دی ساختن قالب آقای مهندس فرمودند :هر انسانی را که خداوند آفرید در قالب آن نیروهایی قرار داد. ویک نیروهایی در صور آشکار است مثل نیروی لامسه ،دیدن ، چشیدن وشنیدن که ما در قسمت ظاهر آنها را می بینیم و سیستم عصبی هورمونی که از داخل دارد کارش خودش را انجام می دهد و این نیروها بالغوه در همه انسانها وجود که اگر کسی یکی از اینها را نداشته باشد از زندگی ساقط میشود .در صور پنهان هم نیروی تفکر ، عقل ،نفس ،حس وتمام این نیروها برای ما گمارده شد که انسان با حق اختیار و انتخابی که دارد بتواند یک زندگی با آرامشی را طی کند وقتی انسان نقض فرمان کرد اولین قدم به تاریکی ها ی او بود و به همان نسبت قالبی که که خدا در اختیار ما قرار داده بود دچار اشکال شد .و انسان از همان جا که سیب ممنوعه را خورد و این بعد از آن توبه و بازگشت اولین خطایی بود که انجام داد و انسان به لطف خداوند بود که توبه اش پذیرفته شد و ویژگی که قرار شد انسان تاریکی ها را تجربه کند همان حق اختیار او بود وقتی اختیار از انسان سلب شود نیروهایی که در درونش به صورت خودکار کارشان را انجام می دادند به مرور زمان از رده خارج می شوند مثل مصرف کنندگان که وقتی وارد اعتیاد شد حسهایش بسته شد و گاهی یک مصرف کننده شیشه چند روز در خواب است و از خوردن و آشامیدن هم صرف نظر می کند و چیزهای خوب به چشم او دیده نمیشد و قدرت عقل او بسیار پایین آمده بود و به مرور مدیریت جسمش از او گرفته شد و در دام نیروهای شیطانی قرار گرفت و از رحمت خداوند دور شد .
اما با آمدن به کنگره تمام این نیروها با ساختن یک قالب درست دوباره حرکت خودش را آغاز کرد .
و اعتیاد اولین کاری که می کند حکومت را از شخص می گیرد و دیگر نمی تواند بر جسم خودش فرماندهی کند نیروهایی که خداوند به انسان داد و به وسیله ی سیستم عصبی هورمونی مرتب به وسیله ی ناقل عصبی در حال انتقال پیام است و این چشم که ما به ظاهر یک پلک میزنیم اگر بهم نمی خورد آسیب زیادی به چشم ما وارد می شد و هر قسمت بدن از طریق همین ناقل های عصبی پیام بهشون صادر می شود و آنها هم کار خودشان را انجام میدهند اما اگر ناقل های عصبی دچار مشکل شوند که ناقل ها از طریق سیستم با سیم و یا بی سیم دچار مشکل میشوند . که با سیم از طریق مواد مخدر و افکار منفی که از طریق سد خونی مغز عبور می کرد و کار ناقل های عصبی را مختل می کرد . که ناقل های عصبی 25 نوع آلکلو ئید دارند که همین مقدار در تریاک هم وجود دارد و برای شخص مصرف کننده مواد مخدر به مرور زمان جایگزین مواد شبه افیونی ،ناقل های عصبی ، مدیاتورها یا نوراترانسمیترها میشود و کم کم از روند کار این ناقل ها کم می شود و بعد از مدتی کاملا از کار می افتد و از آنجا متوجه این موضوع می شدیم که فرد از مواد مخدر خسته شده بود و مواد را به یکباره کنار می گذاشت وبه او می گفتند اراده داشته باش سه روز تحمل کن و زمانی که مواد از جسم تو خارج شد یک ادم سالم می شوی اما شهری که با مواد مخدر بمب باران شده بود و از داخل تمام سیستمها از رده خارج شده بود و حکومت از شخص گرفته شده بود و سیستم جسمی ما به دو روش عصبی و هورمونی کار می کند و ناقلهای عصبی یعنی انتقال دهنده ی نقل دهنده و اینها پیام شادی و غم را به ما می دهند مثل وقتی که خبر فوت یک نفر را به او می دهند یکمرتبه دیگه حال خودش را نمی فهمد و یا از هوش میرود یا دیگر نمی تواند روی پاهایش بایستد و در مصرف کننده ما به ظاهر فکر می کنیم که مواد شبه افیونی او مشکل پیدا کرده اما از درون و صور پنهان خیلی اختلالات به چشم می آید و این وقتی هست که شخص مصرف موادش رابه یکباره قطع می کند و ما می بینیم شخصی که مواد را ترک کرده و باید حالش خیلی خوب باشد حالا عصبی شده و به حدی هست که خانواده می گوید کاش می کشید .
پس وقتی ناقل های عصبی تعادلش بهم می ریزد حکومت از شخص گرفته می شود و زمانی که خماری عارض می شود به هر دری میزند که برود مواد را پیدا کند ولی وقتی نئشه شد با حرف همه کاری می خواهد بکند که هیچ کدومش را هم عملی نمی کند و فقط در حد حرف زدن است و وقتی که خمار باشد حتی اگر در یک باغ گل باشد که همه دارند لذت می برند او حال خوشی ندارد و قالب اصلی را خودش بهم ریخته .
کنگره این حکومتی که از شخص ساقط شده بود رادوباره با راه اندازی سیستم شبه افیونی به روش دی اس تی و داروی شفا بخش اوتی به او برگرداند و شخصی که خواهان درمان است و می خواهد که برای رهایی تلاش کند و با تمام وجود و عشقش خدمت می کند مثل یک راهنمای مسافر خودش درمان شده وباید به سر کار و خانواده برسد ولی می آید مصرف کننده حال خراب شیشه ای که اصلا نمی تواند روی صندلی بنشیند با شگرد های عالی او را به درمان می رساند وخودش می شود استاد علم اعتیاد .
اعتیاد از مرض وبا هم بدتر است چون فقط جسم را نابود می کند که حالا با واکسن هایی که آمده این مشکل حل شده اما بیماریاعتیاد هم جسم را درگیر می کند و هم تفکر و اندیشه و قسمت صور پنهان انسان که آقای مهندس در سی دی های اخیر بر روی صور پنهان خیلی کار کردند که گفتند شخص باید قسمت صور پنهانش را بشناسد و بداند که بقاءدارد و نیامده که یک زندگی بکند و برود . واینجا می فهمیم که علم اعتیاد فقط درمان اعتیاد نیست بلکه درمان جهان بینی و دیگاه درست یک انسان است و اگر دیدگاه انسان تغییر کند آرام آرام زندگی اش هم رو به بهبود می رود .و روح ما شکار اهریمن شده بود و روح وقتی بی قرار شد جسم را هم بی قرار می کند زمانی به خیلی کارها عامل بودم ولی الان اعتماد به نفس انجام آن کار را دیگر ندارم چون فرمانده جسمم نیستم مثلا صبح بلند می شوم میگم فلان کار را دارم اما حسش نیست که انجام دهم یا خلقم گرفته است .
چون سیستم با سیم ما را مواد مخدر از تعادل خارجش میکند سیستم بی سیم ما هم افکار منفی است و کسانی که درد و غصه و رنج و ناراحتی دارند اکثرا وقتی یک آزمایش بروند قند بالا ،چربی خون فشار بالا وووودارند اما اگر شخص قبل عصبانیت یا این فشار های روحی ببرند آزمایش هیچ مشکلی ندارد و همه چیزش نرمال است .و یک بیماری مثلا فشار خون تمام جسم انسان را درگیر می کند برای همین به من همسفر گفت تو هم باید بیایی روی این صندلی بنشینی و حال تو بدتر از مسافرت است چرا چون یک مسافر با کشیدن مواد خودش را آرام می کرد ولی همسفر که مصرف نمی کرد همه را توی خودش می ریخت و راه و روش درست زندگی کردن را هم بلد نبود یا پر خور و پرگو بود یا کم خور و کم گو و گوشه گیر بود .و یک وقتهایی همسفر وارد سفر دوم شده اما هنوز تخریبهایش سر جایش است هنوز غر می زند شک دارد تجسس میکند و حسهای منفی که به مسافر انتقال میدهد .و افت سفر دوم حسهای منفی است حس هم سریع انتقال پیدا میکند و خیلی مهم است که من حسم را درست و سالم کنم تا با یک سفر درست به تعادل برسد .
وقتی که جسم انسان تحت اختیارش نباشد روح انسان هم بی قرار است روحی که خداوند امانت به انسان داد و این روح سرشار از خوبی ها و پاکی هاست و در جام وجود ما قرار گرفت تا انسان را به تمام خوبی ها دعوت کند حمایتش کند پیام القاءبدهد و طرف را احیاءکند وقتی جسم درگیر مخدر و افکار منفی شد در زمره ی نیروهای شیطانی قرار می گیرد .
که آقای مهندس خودشان را مثال می زنند و می گویند تمام تار و پود من را مرفین گرفته بود و تمام وجود من تحت نیروهای شیطانی بود و این اولین مدل بود که با خواست الله در این مسیر قرار بگیرم البته خواست خود انسان خیلی مهم است اما اول گفته شده نیروی الهی و بعد خواست عقلانی .یعنی برای هر کاری باید خدا اذنش را صادر کند مثلا یک شخصی با مصرف خیلی بالایی و تخریب زیاد وارد کنگره میشود اما ده ماه بعد به رهایی می رسدچقدر مشارکت می کند چقدر سی دی نوشته و چقدر اطلاعاتش بالا رفته و با یک مشارکت حال همه را خوب می کند واگر به یک شخصی بگویی این شیشه ای بوده می گوید اصلا بهش نمی آید ولی هست مسافری که فقط یک مقدار تریاک مصرف می کرده هنوز به درمان نرسیده برای همین آقای مهندس همیشه می گویند مقایسه نکن مسافر خودت را با مسافر دیگری در هر کاری اذن الهی باید صادر شود .
وبند فقط بند اعتیاد نیست خیلی از اشخاص به خاطر منیت بالا که می گوید من فقط یک مقدار تریاک می کشم من که مصرفی ندارم من بیرون چه اعتباری دارم این فلانی شیشه ای است هیچی حالیش نیست پر از توهم است و اینها گره هایی است که هر کس از درون خودش بیشتر خبر دارد . و تمام جاهایی که ما زمین می خوریم به خاطر این منیت است چون وقتی به یک جایگاهی می رسیم یادمان می رود چی بودیم و حالا به کجا رسیدیم وارد حاشیه ها میشویم و اینجا به من می گوید اگر وارد حاشیه ها شدی اذن الهی برای خیلی چیزها برایت صادر نمی شود که در کنگره می گویند جایگاهها اشخاص را انتخاب می کنند نه اینکه اشخاص جایگاهی را انتخاب کنند و در صورتی جایگاه من را انتخاب می کند که در مسیر ارزشها باشم پس در کنگره باید سرم توی لاک خودم باشد و حواسم باشد اگر از این خط صافی که به من نشان دادند عدول کنم مثل یگ گذر گاه میشود که اگر در این خیابان که همه دارند مستقیم می روند یک نفر کج برود یک تصادف ایجاد می شود .
پس در کنگره به من گفته می شود خواست الله وقتی انجام میشود که تو تسلیم واقعی باشی اگر تسبیم قوانین و حرمت کنگره 60 بودی و سر خودت را با سر راهنما یکی کردی و کلامت با کلام راهنما یکی باشد و کاری به حاشیه ها نداشته باشد . و شخصی که تسلیم می شود و خواست الهی برایش امضاءمیشود .الگویی میشود برای اشخاصی که خواهان ریزش هستند یعنی خواهان بیرون آمدن از ضد ارزشها ،خواهان به رهایی رسیدن است و حالا تسلیم تمام امور و قوانین کنگره 60 شده و حالا اذن الهی برایش رهایی را صادر کرده و بعد از گرفتن گل رهایی هم مرتب به کنگره می آید خدمت می کند و آموزش می بیند و آماده و پرورش یافته می شود برای کسانی که خواهان ریزش هستند و صورت و قلبش آرام می شود و وجودش پر از عشق میشود و بعد این همه انرژی را الله به او می دهد که بتواند پر توان حرکت کند و اگر یک ذره پایم را کج گذاشتم این خدمت و این مکان از من گرفته می شود چرا که آقای مهندس می گویند ما کنگره را با قوانینش می خواهیم و اگر ظلمی کردم فقط به خودم نیست به کسانی هم که در کنار من هستند ظلم کرده ام مثلا در کنگره به من می گوید حجابت را رعایت کن آرایشهای آنچنانی نکن چرا؟آقای مهندس به مذهب ما کاری ندارد ولی وقتی یک مصرف کننده شیشه حال خراب که غدد جنسی اش زیاد شده تعادل نداره وقتی تو را با این وضع می بیند اذیت می شود و تو داری به او ظلم می کنی .
این روش اغاز شروعی شد برای کسی که می خواهد به درمان برسد با حداقل تخریب بتوانداز این نقطه 60 درجه زیر صفر بیرون بیاید اما حواست را جمع کن که این گذشتن صبر می خواهد یکمرتبه نمی توانی پایت روی پدال گاز بزاری زیرا ماشین منحرف میشود و تو به ته دره پرت می شوی و من همسفر که سرنشین این ماشین هستم و پشت سر مسافر نشسته ام و غر غر می کنم این راننده باید خیلی ماهر باشدکه به دره پرت نشود و مسافر می گویند صبر کن بدون تلاش چیزی به تو نمی دهند .
و انشالله ماشین تو هم قدرت پیدا می کند و نور الهی به آن می تابد و مسافر آرام آرام به درمان می رسد .
و برای مسافر یک باید و نباید هایی می گذارد مثل اینکه می گوید مسافر وقتی در سفر اول است باید مسافرت نرود خرید و فروش نکند ازدواج نکند و به من همسفر هم می گوید تو که حالا دم عید است تمام خانه را بهم نریز حواست باشد که میزان سطح انرژی مسافرت نباید زیاد بالا برود نه پایین باشد هر کار خواستی بکنی کم کم وقتی مسافرت نیست انجام بده که تا وقتی مسافرت آمد تو خونه همه چیز سر جایش باشد .و ظاهرش را تمیز کن بزار وقتی انشالله مسافرت رها شد زیر و برش را تمیز کن .یا شخص مصرف کننده به مسافرت نرود چرا که شخصی که شربت اوتی مصرف می کند نه پر باد است نه پنچر باید آن زمان طلایی را داشته باشند همان ساعتی که نزدیک به مصرف بعدی دارو میشود و این زمان سیستم ها دارند راه اندازی می شوند و در عید نوروز که ما دوهفته از کنگره دور هستیم باید خیلی حواسم باشد که سطح انرژی مسافرم را بالا و پایین نکنم اگر دیدم بهم ریخته است من روی ذهن او و اعصاب او راه نروم تا انشالله عید نوروز را هم به خوبی و خوشی پشت سر بگذرانیم
در پایان دست دوستان یون امواج نور در هم فشرده و جلسه با دعای آرامش به پایان رسید
با تشکر فراوان از کمک راهنمای عزیزم خانم زهرا با آموزشهای ناب و خوبشان .
درباره این سایت